دکتر محمدرضا اسماعیلی شازندی
استاد دانشگاه
آیا پول و سرمایه و تلاش و کوشش نیروی کار برای موفقیت اقتصادی کافی است؟ در شهرستان شازند علی رغم وجود نیروی جوان، منابع کشاورزی مناسب و صنایع متعدد، آمار نشان می دهد که نرخ بیکاری بالا و مشکلات اجتماعی حاصل از آن همچنان دردناک است. به نظر می رسد یک متغیر دیگر علاوه بر کشاورزی و صنعت برای اقتصاد بیمار این شهرستان لازم است. چیزی که آدام اسمیت – پدر علم اقتصاد – آن را به عنوان مزیت اقتصادی یا هزینه نسبی معرفی می کند.
مفهوم مزیت اقتصادی برای هدف گزاری برنامه های اقتصادی کلان بسیار ضروری است و جریان سرمایه و نیروی کار را سازماندهی می کند. بدون وجود اهداف جامع و کلان که دارای مزیت اقتصادی باشند، هر چقدر هم پول و سرمایه باشد نمی تواند تلاش های نیروی انسانی را به ثمر رساند. و مثل وضعیت موجود در شهرستان شازند، بیشتر منابع را هدر می دهد و محیط زیست را نابود می کند و ما را شرمنده نسل آینده.
وضعیت اقتصادی شهرستان شازند
گزارش های آماری بانک مرکزی حاکی از آن است که در سنوات مختلف اخیر ، نرخ تورم و بیکاری در استان مرکزی پایین تر از میانگین کشور است که این به دلیل وجود کشاورزی و صنایع فعال در استان به نظر طبیعی می آید. اما شهرستان شازند از ضعیف ترین شهرستان های استان از لحاظ شاخص های تورم و بیکاری در استان محسوب می شود . شهرستان شازند بالاترین نرخ بیکاری را در میان شهرهای استان داراست که این جای تعجب دارد . به دلیل اینکه از یک طرف وضعیت کشاورزی در شهرستان مطلوب به نظر می آید یا حداقل مشاغل کشاورزی فعال در شهرستان شازند وجود دارد. و از طرف دیگر صنایع بزرگ و کوچک بسیار در شازند دیده می شود. هر چند که بسیاری از آنها با بی توجهی مسولان تعطیل است. پس چرا بیکاری اولویت نخست مشکلات مردم است؟
یکی از مهمترین برکات صنایع، اشتغالزایی آنهاست و حال آنکه متاسفانه از این برکت صنایع، شهرستان شازند کم بهره بوده است. منابع کشاورزی شهرستان نیز مطلوب است ولی کشاورزان شهرستان شازند از وضع معیشیتی با ثبات برخوردار نیستند.
وضعیت محیط زیست شهرستان شازند
یکی دیگر از مشکلات اساسی شهرستان شازند وضعیت محیط زیست است. تمام شدن منابع استراتژیک مثل منابع آب سطحی و زیر زمینی قابل جبران نیست. همچنین آلاینده ها محیط زیست صنایع بزرگ در شازند آسیب جدی به وضعیت حیات وحش و مردم ساکن در این شهرستان وارد ساخته. تمرکز سه صنعت بزرگ در شهرستان شازند و نیاز مبرم این صنایع به آب و همینطور آلودگی آنها از عواملی است که باعث ایجاد مشکلاتی برای مهمترین نعمت شهروندان یعنی سلامتی شده است.
از طرفی وجود این صنایع برای نیازهای کشور ضروری است ولی طرح توسعه آنها با توجه به تراکم بیش از حد آنها در شهرستان، اصلا به صلاح مردم نیست.
مفهوم مزیت اقتصادی
از همان آغاز پیدایش علم اقتصاد، مبادلات بینالمللی (تجارت بینالملل) هم مورد بحث قرار گرفته است. اولین نظریهای که در مورد تجارت بینالملل ارایه شده، در اواسط قرن شانزدهم و در انگلستان، بهنام مرکانتیلیسم بوده است. اساس نظریه مرکانتیلیسم تأکید بر صادرات بیشتر و واردات کمتر است. تا در نهایت به مازاد تراز بازرگانی منجر شود. اما آدام اسمیت (1790-1723)، بنیانگذار مکتب کلاسیک، در سال 1776 در کتاب “ثروت ملل”، نظریه جدیدی را تحت عنوان مزیت مطلق در تجارت بینالملل مطرح نمود. در ادامه، دیوید ریکاردو که از شاگردان همین مکتب بهشمار میآید، در کتاب “اصول اقتصاد سیاسی” که در سال 1817 منتشر شد، نظریه مزیت نسبی را ارائه کرد؛ که نسبت به نظریه اسمیت فراگیرتر بود. این نظریات (مزیت مطلق و نسبی)، تا مدتها بهعنوان پایه نظریات تجارت بینالملل بهشمار میآمد. تا اینکه در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، نظریات دیگری هم در این قلمرو ارائه گردید.
نظریه «مزیت» برای اولین بار از سوی «آدام اسميت» مطرح شد و بر اساس آن؛ چنانچه كشوري بتواند كالايي را ارزانتر از كشور ديگري توليد كند و كشور مقابل نيز كالاي ديگري را ارزانتر از كشور نخست توليد كند، هريك از كشورها در توليد كالايي كه ارزانتر توليد كردهاند، مزيت مطلق دارند. بنابراين چنانچه هر كشور به صدور كالايي كه در آن مزيت دارد و به ورود كالايي كه در آن مزيت ندارد، مبادرت ورزد، هر دو كشور از اين مبادله نفع خواهند برد.
مزيت نسبي بوسيله ديويد ريكاردو اقتصاددان انگليسي پايه گذاري شد و اين تئوري پس از تئوري ” مزيت مطلق ” آدام اسميت در مبحث مزاياي تجارت آزاد بين المللي، مطرح گرديد . براساس مفهوم مزیت نسبی؛ چنانچه كشوری یك كالا را نسبت به دیگر كالاها ارزانتر تولید كند، این كشور در تولید چنین كالایی مزیت نسبی دارد. بعلاوه ، اگر كشور مذكور بتواند كالای موردنظر را در مقایسه با سایر كشورها با هزینه پایینتری صادر كند در مقایسه با سایر كشورها از مزیت نسبی در صادرات برخوردار خواهد بود. اما ماهیت آمارهای تجارت بینالمللی به گونهای است كه در ارزیابی تجربی از مزیت نسبی بر حسب كالاها، مسائل و مشكلاتی پدید میآید. براساس این اطلاعات، اغلب كشورها هم صادر كننده و هم وارد كننده یك گروه خاص از كالاها میشوند لذا اندازه گیری های واردات و صادرات به عنوان یك شاخص مستقیم از مزیت یا عدم مزیت نسبی بی اعتبار میگردد.
طبق قانون مزیت نسبی، حتی اگر یک کشور در تولید هردو کالا نسبت به کشور دیگر کارآیی کمتری داشته باشد(یعنی در تولید هیچ کالایی مزیّت مطلق نداشته باشد)، هنوز هم پایهای برای تجارت دوجانبه سودآور وجود دارد. کشور اول باید در تولید و صدور کالایی تخصص پیدا کند، که دارای عدم مزیت مطلق کوچکتری است(کالایی که دارای مزیت نسبی است) و کالایی را وارد کند، که عدم مزیت مطلق بزرگتری دارد(کالایی که دارای عدم مزیت نسبی است).
مثال: دو کشور تایلند و کره جنوبی را در نظر بگیرید که هر دو امکان تولید گندم و برنج را دارا هستند؛ اما شرایط آنها در تولید این دو کالا متفاوت است. تایلند در تولید هردو کالا از مزیت مطلق برخوردار است. در تایلند با 10 واحد منابع تولیدی، 1 تن گندم و با 5/13 واحد منابع، 1 تن برنج تولید میشود. بنابراین هرگاه این کشور 200 واحد منابع تولیدی در اختیار داشته باشد، میتواند 20 تن گندم یا 15 تن برنج تولید کند. در کشور کره جنوبی هم شرایط بدینگونه است؛ که برای تولید هر تن گندم 40 واحد منابع و برای هر تن برنج 20 واحد منابع باید بهکار برده شود. اگر فرض کنیم این کشور هم 200 واحد منابع تولید در اختیار دارد، میتواند با بهکارگیری آن به 5 تن گندم یا 10 تن برنج دست یابد. اکنون تصوّر کنید، این دو کشور، تمایلی برای انجام مبادله با یکدیگر نداشته و قصد دارند از هر دو کالا تولید کنند. در راستای این هدف، نیمی از منابع خود را صرف تولید گندم و نیمی دیگر را به تولید برنج اختصاص میدهند. در این حالت، تایلند میتواند به 10 تن گندم و 5/7 تن برنج؛ یعنی جمعا به 5/17 تن از دو محصول دست یابد و کشور کره جنوبی هم میتواند موفق به تولید 5/2 تن گندم و 5 تن برنج، یعنی جمعا به 5/7 تن کالا گردد. با توجه به این شرایط، ممکن است چنین برداشت کنیم که چون کشور تایلند در تولید هر دو کالا نسبت به کره جنوبی برتری مطلق دارد، بنابراین دلیلی برای انجام مبادله با این کشور نخواهد داشت. اما واقعیت این است که تایلند در زمینه تولید گندم نسبت به کره مزیت نسبی دارد؛ یعنی اینکه توان تولیدش در گندم 4 برابر کره جنوبی است؛ اما در تولید برنج فقط 5/1 برابر. پس میتوان گفت که تایلند بهصورت مقایسهای یا نسبی در تولید گندم، کارآمدتر از تولید برنج است و اگر همه منابع خود را در تولید گندم بهکار گیرد و آنگاه بخشی از محصول خود را با کره جنوبی مبادله نماید، منافع بیشتری بهدست میآورد. همچنین اگر کره هم در تولید برنج تمرکز نماید و بخشی از تولیدش را با تایلند مبادله کند، به منابع بیشتری دست مییابد. [4]
مزیت رقابتی نيز از تئوری های مدیریت استراتژیک و یکی از مفاهيم جديد در ادبیات بازاریابی استـراتژیک تلقی می شود. مایکل پورتر” در سال ۱۹۹۰ با کتاب “مزیت رقابتی ملتها” به عنوان بنیانگذار این نظریه، مهمترین تأثیر را برجای گذاشت. بر این اساس، برای موفقیت یک کشور در تجارت جهانی، نمیتوان تنها به مزیتهای نسبی آشکار شده بسنده نمود بلکه اقتصادها میباید از طریق شناخت وضعیت و ساختار خود و ظرفیتسازی، به خلق مزیت پرداخته و با فراهم آوردن بسترهای سرآمدی جهانی و شرایط کارایی رقابتی، به فعالان اقتصادی اجازه دهند همگام با هدایت دولت، حوزههای جدیدی در تجارت جهانی را به خود اختصاص دهند. در این دیدگاه نقش موجودی عوامل تولید به معنای سنتی آن رو به کاهش میگذارد و همچنین فرصتهایی که فضای جهانی شدن در اختیار بنگاهها و دولتها قرار میدهد، موجب شکسته شدن محدودیتهای پیشین میشود. هدف تئوری مزیت رقابتی صحه گذاشتن بر نقش حساس بازار رقابتی و کاهش هزینه های تولید و ایجاد تنوع در تولیدات جهت پیدایش برتری در رقابت های اقتصادی است. همچنین وجود مزیت رقابتی در بازاریابی موجب افزایش و حفظ سهم بازار و دستیابی به رهبری بازار می گردد. مؤلفه های مفهوم مزیت رقابتی شامل ارزش آفرینی، بازارگرایی، خشنودی مشتری، شناخت توان بالقوه، حرکت دادن توان بالفعل، انگیزه سازی، مهارت سازی، قیمت مناسب، پاسخگویی و نوآوری است. مزیت رقابتی در علم مدیریت ابزار کارآمدی به نام زنجیره ارزش معرفی می کند که استراتژیست های امور اقتصادی از آن برای تشخیص و دستیابی به برتری در رقابت های اقتصادی بهره می گیرند. تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش این امکان رادراختیارمدیران قرار می دهد تا فعالیتهای مؤسسات خود را در زمینه طراحی تولید، بازاریابی و توزیع کالا و خدمات از هم مجزا نمایند. از همین رو، تولیدکنندگان کالاهای گوناگون با بهره گیری از زنجیره ارزش می توانند به پاسخ ها و راهکارهایی مناسب برای پرسشهای متعددی که در این ارتباط مطرح می شود دسترسی یابند.
واقعيت اين است كه نظریه مزیت نسبی در تجارت بین کشورهایی امکانپذیر است، که از سطح همسانی در اقتصاد و پیشرفتهای تکنولوژی برخوردار باشند؛ در حالیکه در دنیای واقعی، کشورها بهلحاظ اقتصادی در درجات مختلفی از توسعه اقتصادی قرار دارند.
شواهد و تجربیات نشان میدهد که حتی کشورهای توسعهیافتهتر نیز بهدلیل حفظ منابع اقتصادی خود، مبنای مبادلات خود را صرفا براساس نظریه مزیت نسبی قرار نداده و با ابزارهای مختلف، از قبیل برقراری تعرفههای گمرکی، از منابع خود حمایت کردهاند.
پیشنهاد برای مزایای اقتصادی در شهرستان شازند
با توجه به اینکه در هر جامعه ای برخی مزیت ها را می توان معرفی کرد، در شهرستان شازند مزایای نسبی خاصی وجود دارد که سرمایه گذاری در آنها اولویت دارد و باید در طرح های کلان شهرستان لحاظ شوند. مزایای اقتصادی در این شهرستان در سه حوزه به قرار زیر پیشنهاد می شود:
الف- مزیت اقتصادی بخش کشاورزی
مشاغل کشاورزی بسیاری به شکل سنتی در شهرستان شازند وجود دارد .
مزیت اقتصادی بخش کشاورزی در شازند در 3 حوزه پیشنهاد می شود:
1- اقلام کشاورزی کم آب
کم آبی مشکل اساسی بخش کشاورزی است و این مشکل و محدودیت منابع آب در آینده تشدید خواهد شد. بنابراین کشاورزانی در آینده موفق هستند که به سمت کشت اقلام کشاورزی کم آب رو بیاورند. مسولان نیز باید کشاورزان را به سوی کاشت اقلام کم آب هدایت کنند. بر این اساس کاشت محصولی مثل هندوانه که بسیار پر آب است محدود شود. اقلام کشاورزی دروی اول تابستان (برداشت محصول قبل از افزایش گرمای تابستان) مثل گندم و جو و اقلام کشاورزی باغی به جای اقلام بوته ای اولویت دارند.
2- اقلام کشاورزی سنتی
شازند با محصولاتی مثل قند مشهور است. در ذهن مردم کشورمان قند شازند بسیار آشناتر از شهر شازند است. از چنین مزیتی باید بهره جست. راه اندازی مجدد کارخانه قند و یا صنعت مشابه پیشنهاد می شود.
3- دامپروری بیشتر و کشاورزی کمتر
با توجه به محدودیت های منابع کشاورزی در شازند، دامپروری سنتی در چراگاه های طبیعی و دامپروری صنعتی در مزارع پیشنهاد می شود. مزیت اشتغال زایی دامپروری نسبت به کشاورزی بیشتر است.
ب- مزیت اقتصادی بخش صنایع
در شازند سه صنعت بزرگ و کارگاه های بسیاری وجود دارد. البته بیش از 70 درصد از کارگاه ها به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل است.
مزیت اقتصادی صنایع در شازند در 4 حوزه پیشنهاد می شود:
1- صنایع پایین دستی پالایشگاه و پتروشیمی
وجود پالایشگاه و پتروشیمی در این شهرستان مزیت بسیار خوبی است برای توسعه صنایع پایین دستی پالایشگاه و پتروشیمی است . برای مثال کارخانه تولید لاستیک. خروجی های پتروشیمی مثل مواد اولیه پلاستیک و لاستیک بدون هزینه حمل و نقل به کارگاه های احتمالی در همین شهرستان می رسد. که قیمت تمام شده محصول پایین خواهد بود و کارگاه های خارج شهرستان نمی توانند با آن رقابت کنند.
2- صنایع دستی
صنایع دستی از صنایع با اشتغال زایی بالا است و وجود نیروی کار خاص در شهرستان در توسعه این صنعت بسیار ارزشمند است. صنایع دستی را می توان در کارگاه های خانگی به سادگی توسعه داد. درست مثل قالی بافی که به شکل سنتی وجود دارد.
3- انرژی های نو
در استان و به ویژه در شازند ظرفیت بالایی در زمینه راه اندازی نیروگاه های بادی و خورشیدی وجود دارد به طوری که سرمایه گذارانی هم در این حوزه به استان مراجعه کردند.
4- صنایع بسته بندی مواد غذایی
تولید زیاد و انبوه محصولات غذایی ، مزیت بسته بندی برای آنها را ایجاد می کند و ارزش افزوده زیادی برای کشاورزان خواهد داشت. برای مثال محصولات وابسته به انگور مثل کشمش ، شیره انگور، و سرکه سبقه ی سنتی در شازند دارند و بسته بندی صنعتی آنها شاخص شهرستان خواهد بود.
ج- مزیت اقتصادی بخش خدمات
امروزه بخش خدمات حدود 90 درصد از کل اقتصاد کشورهای توسعه یافته را به خود اختصاص می دهد، نسبت به کشاورزی و صنعت. اما بخش خدمات در شهرستان شازند نسبت به بخش کشاورزی و صنعت ضعیف تر به نظر می آید.
مزیت اقتصادی بخش خدمات در شهرستان شازند در 3 حوزه پیشنهاد می شود:
1- خدمات ورزشی و گذران اوقات فراغت
اگر چه اماکن ورزشی شازند حتی پاسخگوی نیاز ساکنان آن را ندارد، اما اماکن ورزشی طبیعی برای فعالیت های گذران اوقات فراغت در این شهرستان قابل توجه است. وجود کوه های متعدد و خاص و پیست اسکی دو نمونه از آن است.
2- خدمات توریستی
بدون تردید توسعه اقتصاد هر شهر یا کشوری در گروی توسعه توریسم در آن است. شازند نیز چندین جاذبه توریستی دارد که توسعه و تبلیغ آنها باید در اولویت قرار گیرد. در این زمینه فراهم کردن امکانات توریستی مثل هتل و اقامتگاه و زیر ساخت های حمل و نقل برای آسایش توریست ضرورت دارد. اما دریغ از هتل یا اقامتگاه در شازند. یا خطوط حمل و نقل مناسب.
3- صنایع پایین دستی محصولات کشاورزی
شازند یک شهرستان کشاورزی محسوب می شود و از این رو امکان توسعه صنایع پایین دستی محصولات کشاورزی مثل صنایع بسته بندی مواد غذایی دارای مزیت است. هم اینکه از هدر رفتن محصولات کشاورزان جلوگیری می کند و هم اینکه محصولات کشاورزی را دارای ارزش افزوده می کند.
نتیجه گیری
انتظار می رود که در برنامه ریزی کلان برای شهرستان شازند نخست آنکه طرح های جامع برای توسعه شهرستان تهیه شود. و همچنین در این طرح ها به مزیت اقتصادی سه گانه: کشاورزی ، صنعت ، و خدمات شهرستان توجه گردد. و بنابراین تصمیمی اتخاذ شود که به نفع مردم شهرستان باشد.