انتخابات مجلس در شازند: قوم گرایی بر اساس منافع قومی یا حزب گرایی بر اساس منافع ملی

دکتر محمدرضا اسماعیلی شازندی

استاد دانشگاه

 

به نظر شما برای انتخابات مجلس در شهرستان شازند قوم گرایی بر اساس منافع قومی یا حزب گرایی بر اساس منافع ملی ؟

 

قوم ‌گرایی در انتخابات

مردم با فرستادن نمایندگان خود به خانه ملت، تاثیر اراده مردمی را در اداره کشور تجربه می‌کند. انتخابات باعث مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود و تبلور وظیفه شهروندی است.

فرصت رقابت بر سر صندوق‌های رأی مجلس شورای اسلامی یکی از عرصه‌هایی است که نامزدها برای پیروزی در آن از شیوه‌های مختلف تبلیغاتی استفاه می‌کنند. یکی از مهم‌ترین شیوه‌ها که متاسفانه در چند دوره گذشته بروز و نمود بیشتری داشته طرح مسائل قوم‌گرایانه از سوی برخی نامزدهاست و براثر افراط در تضاد با منافع و امنیت ملی قرار می‌گیرد به طوری که از نگاه یک ناظر بی‌طرف به‌طور کامل در انگیزه و هدف این افراد برای تلاش جهت ورود به مجلس می‌توان تردید ‌کرد.

یکی از مهم‌ترین تئوری‌ها و نظریات مربوط به شکل‌گیری مناقشات قومی، تحریک احساسات و القای خواسته‌های قومی خارج از ظرفیت‌های قانونی از سوی نخبگان محلی است. اساس و مبنای این تئوری این است که خواسته‌های قومی نه به عنوان نیاز و خواست واقعی جوامع بلکه ابزاری برای کسب قدرت از سوی نخبگان محلی است. در واقع خواسته‌های قومی پیش از آن‌که مطالبه توده مردم باشد در برنامه‌ها و راهبردهای نخبگان قوم‌گرا تعریف می‌شود. آنان کسانی هستند که تصور می‌کنند از طریق سیاست‌ورزی با تاکید بر مطالبات غیرواقعی قومی ممکن است بتوانند آرای مردم را جلب کنند.

 

عوامل تاثیر گذار در انتخابات طایفه ای

هر طایفه ای که برخوردار ازچند مولفه بوده توانسته نقش تعین کننده ای در انتخابات و مشارکتهای سیاسی داشته باشند :

  1. جمعیت: مولفه جمعیت نقش تعین کننده ای در انتخابات دارد به نحوی که اگر جمعیت یک طایفه بیشتر باشد فرد کاندید شده از حمایت وآرای بالاتری برخوردار است .
  2. افراد صاحب نفوذ: در هر انتخاباتی جانبداری افراد وشخصیت های مهم از کاندید خاص توانسته تاثیر گذاری مهمی در امر نتیجه انتخابات داشته باشد . وجود شخص کاریزما وبا نفوذ در یک طایفه و توان تاثیر گذاری در طوایف دیگر ، می تواند نقش تایین کننده ای در انتخاب شخص مورد نظر داشته باشد .حرف شنوی افراد طایفه از این شخص و تبعیت از او در امر رأی دهی به کرات در دوره های گذشته را شاهد بوده ایم .

 

علت حضور گسترده طوایف در انتخابات

  1. قدرت نمایی قومی و طایفه ای . اینکه وزن و اقتدار خود را به دیگران نشان دهند .
  2. رسیدن به اهداف مادی و به دست آوردن مناصب سیاسی و اجتماعی
  3. ترس از به قدرت رسیدن طوایف مقابل

 

نقدی بر قوم ‌گرایی در انتخابات

در زمان انتخابات برخی نخبگان محلی با استفاده ابزاری از مباحث قومی معمولا چالش‌هایی ایجاد می‌کنند. در این بین ممکن است عده‌ای از فعالان مغرض و ضد ملی نیز از فضای انتخابات و امکانات و ظرفیت‌های آن بهره برده و با طرح مطالبات خود و حتی چیزی فراتر از مسائل انتخاباتی، فضایی برای حضور در عرصه اجتماع به دست آورند.

به نظر می‌رسد نامزدهایی که از رویکرد قوم‌گرایانه سوءاستفاده می‌‌کنند اغلب از نخبگان غیرمقبول و احساسی هستند که از در دسترس‌ترین عامل تحریک یعنی مسائل قومی استفاده کرده‌اند. تجربه نشان داده است تعداد زیادی از نامزدهایی که بر مسائل قومی تاکید دارند توانسته‌اند در انتخابات مجلس شورای اسلامی نمره قبولی از مردم بگیرند که این خود نشانگر سطح بالایی از آگاهی اجتماعی ـ سیاسی در مردم است.

بیشتر این نامزدها در شمارش آرا در قسمت آخر جدول قرار می‌گیرند. از سوی دیگر اندک نمایندگانی هم که با تاکید بر چنین رویکردی اغلب در مجلس مسائلی را بیان می‌کنند یا اصولا با طرح‌ همین مطالبات وارد مجلس شده‌اند، هرگز نتوانسته‌اند به دلایل مختلف حقوقی به وعده‌های فراقانونی مطرح شده جامه عمل بپوشانند.

فرهنگ عمومی و فرهنگ سیاسی و اجتماعی تحت تاثیر مبانی خویشاوندی ، امنیت یابی ، احساس بیگانگی نسبت به بیرون از طایفه است. فرهنگ حذف رقبا ، علاقه به افراد بی کفایت برای واگذاری سمت های کلیدی ، روش سرکوب برای حل وفصل اختلاف و تضاد ، فقدان رقابت و انتخاب بر اساس اهلیت است عدم شکل گیری فرهنگ سیاسی عقلانی مبتنی بر استدلال ، معاشرت فکری معقول و مواجهه فکری می باشد.

 

حزب گرایی در انتخابات

در جوامع امروزی احزاب ایفاگر نقشی مهم هستند و شرط اولیه حکومت‌های دموکراتیک، وجود احزاب است. احزاب سیاسی با کارکردهایی از قبیل گسترش مشارکت سیاسی، ایجاد مشروعیت، یکپارچگی ملی، مدیریت منازعات، آموزش‌های سیاسی و جامعه‌پذیری سیاسی، می‌توانند در شکل دهی جامعه مدنی موثر واقع شوند. از سویی جامعه در حال گذار ایران در برهه خاصی از تاریخ خود واقع شده است که نیاز مبرمی به توسعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متوازن دارد. این در حالی است که موانعی نیز بر سر راه آن مشاهده می‌شود. یکی از این موانع قوم گرایی و طایفه گرایی است که در شهرهای کوچک در وقت انتخابات شوراهای اسلامی یا مجلس شورای اسلامی نه تنها در تقابل با احزاب عمل می‌کنند بلکه جایگزین آن‌ها شده‌اند؛ لذا با پذیرش اینکه چنین حالتی نوعی بیماری اجتماعی و چالشی عمده در راه توسعه متوازن و همه جانبه است تلاش می‌شود آثار مثبت وجود احزاب و آثار منفی و عوارض مخربی را که فرهنگ  طایفه ای و عشیره ای در فرهنگ سیاسی انتخابات برجای می‌گذارد به طور خلاصه مورد بررسی قرار گیرد. بدون تردید برای تسریع توسعه هر منطقه ابتدا شناخت فرهنگ آن منطقه لازم و ضروری است. در حقیقت مهم‌ترین عوامل تعیین کننده فرهنگ یک جامعه شرایط تاریخی، خصوصیات جغرافیایی، ساختار اجتماعی، اقتصادی، آداب و رسوم و سنت‌های آن جوامع هستند. در کشورهایی مانند ایران با وجود پذیرش فرهنگ سیاسی مدرن هنوز عناصری از فرهنگ سیاسی سنتی حفظ شده و از جمله این عناصر نظام طایفه ای و قبیله ای است که مشخصاً در مناطقی از کشور ما نیز رواج دارد و در لایه های زیرین نهادهای مدنی پنهان شده‌اند.

سیاستمداران و جامعه‌شناسان، حزب و تشکل‌های مدنی را یکی از نشانه های کشور توسعه یافته می‌دانند وجایگزین مناسبی برای طایفه گرایی معرفی می‌کنند. هانتینگتون معتقد است: «هر کشوری که بخواهد گام در راه توسعه و پیشرفت بگذارد، ناگزیر از پذیرش احزاب خواهد بود.» «دیوید اپتر» نیز اظهار می‌دارد که «احزاب سیاسی در جریان نوسازی همه جوامع معاصر، چنان نیروی مهمی را تشکیل می‌دهند که الگوی ویژه نوسازی هر کشور را کاملاً احزاب آن تعیین می‌کنند.» حزب را می‌توان گروهی از افراد جامعه دانست که با اعتقاد و ایمان به برخی اصول و با داشتن هدف یا اهداف مشترک، در سازمانی با عنوان حزب، متشکل شده و از طریق شعبه‌های مختلف با یکدیگر ارتباط داشته و می‌کوشند تا برای رسیدن به اهداف خود و اجرای اصول مورد نظر، قدرت را در دست گیرد.

با لحاظ موارد فوق اعضای یک ملت اگر احساس کنند که در دستیابی به حقوق مذکور موقعیتی برابر با یکدیگر دارند هویت ملی انسجام بیشتری می‌یابد، اما اگر گروهی از شهروندان به جهت پیوستگی قومی، طایفه ای و زبانی یا به هر دلیل دیگر احساس کنند که به حقوق آن‌ها بی توجهی شده است و از جانب گروه‌ها و قبایل و طوایف بزرگ‌تر نادیده گرفته می‌شود دیگر انگیزههای لازم را برای مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی شهر و کشور را از دست خواهند داد، به شهروند درجه دوم سقوط کرده، به حاشیه رانده شده احساس محرومیت کرده و موجب تقویت هویت‌هایی مانند محله گرایی، قبیله گرایی و طایفهگرایی می‌شوند.

چنان که آمد، این احزاب و تشکل‌های مدنی شناسنامه دار هستند که با ایجاد مشارکت سیاسی فراقبیلهای و فراطایفهای می‌توانند وضعیت فوق را تحت کنترل درآورند. در چنین حالتی احزاب می‌توانند در درون یک واحد سیاسی ایفاگر نقش میانجی سیاسی بین گروه‌های قومی و قبیلهای باشند؛ احزاب همچنین می‌توانند به منزله ابزاری نهادی، در پر کردن شکاف بین شهرها و روستاها عمل کنند ،با عرضه آرمان‌هایی که برای کل افراد جامعه ارزش و جذابیت داشته باشد آن‌ها را به دور یک محور گرد آوردند،به یافتن راه‌ها و کانال‌های ارتباطی  که از این طریق رهبران سیاسی و گروه های دارای منافع متفاوت را برای تفاهم و مذاکره گرد هم میآورند و روند بیان منافع متضاد را آسان میکنند ونهایتا احزاب به دلیل نداشتن محدودیت‌های قومی و قبیله ای برای گزینش افراد توانمند از هر قوم و قبیله و گروه آزادند و می‌توانند افرادی توانا، متخصص، کاردان و شایسته را برای تصدی مسئولیت‌ها و نمایندگی شورا یا مجلس انتخاب کنند و بدین صورت به ارتقای سطح کارامدی سیستم و ساختار مدیریتی کشور کمک شایانی ‌نمایند. اما در وضعت ضعف احزاب و تشکل‌های مدنی وبا توجه به غلبه نگرش تاریخی طایفهای در بعضی از شهرها، این نگرش سنتی در روند انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی تأثیر گذار می‌شود. مسئله اصلی در این بین تبیین آثار سوء ناشی از فرهنگ سیاسی سنتی در شهرهای کوچک و مناطقی است که در آن دیوارهای قبیله‌ای و طایفه‌ای بلند است و هنوز هم بعضی محلههای شهرهای کوچک ما دارای ترکیب قبیلهای و طایفهای است یا اینکه در یک حوزه‌ی انتخابیه هر کدام از شهرها از یک اکثریت قومی و یا قبیله ای شکل گرفته‌اند به نحوی که اکثر افراد در چنین جوامعی خود را در  بستر سیاسی قبیله و طایفه‌ تعریف می‌کنند و در این مشارکت عمدتاً حضور افرادی را شاهد هستیم که نه در قالب یک مشارکت مدنی و حزبی بلکه در چهارچوب یک کشمکش طایفه ای قبیله ای سعی در به کرسی نشاندن کاندیداهایی از قبیله و طایفه خود را دارند.

 

نتیجه گیری

نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد تمایلات و تعصبات قبیله ای در دوره ها و انتخابات گذشته از اصلی ترین و عمده ترین فاکتورها برای انتخاب نماینده در مشارکت های سیاسی میباشد اگر چه نمی شود منکر عوامل دیگر شد . اما حقیقت این است که بخش عمده تاریخ کشور ما را کشمکش‌های قبیله ای و طایفه ای تشکیل داده و این وضعیت بر ذهنیت تاریخی و فرهنگ سیاسی ما اثر گذاشته است. استمرار این فرهنگ سیاسی  در بعضی از شهرها و مناطق جهت دهنده رفتار سیاسی افراد بوده و نشان می‌دهد که این وضعیت معمولاً مانع تفکر، تحلیل و تصمیم گیری  درست سیاسی شده به طوری که نفع قبیله و طایفه و عشیره بر مصلحت جامعه و شهر برتری می‌یابد. همچنین عامل خویشاوندی به عنوان یکی از منابع قدرت، مانعی جدی بر سر راه شایسته سالاری واقع شده و در چنین شرایطی تعصبات مورد اشاره مانع از وفاق اجتماعی و مشارکت‌های اجتماعی و سیاسی سالم می‌شود.   این وضعیت بیگمان با تمدن و دنیای مدرن در تناقض است.

 

About admin

Check Also

ورزش و تغيير نگرش‌ها

امروزه ورزش در بسياري از جوامع به صورت فرهنگ در آمده و جايگاه والايي دارد. …